۱۱ دی ۱۴۰۲ - ۱۵:۳۳
کد خبر: ۷۴۸۶۹۹
در سومین پیش نشست همایش دین، فرهنگ و رسانه های نوین مطرح شد؛

از نگاه آمریکایی ها به «ارتباطات میان فرهنگی» تا الگوی اسلامی آن

در سومین پیش نشست همایش دین، فرهنگ و رسانه های نوین مباحث مرتبط به «فلسفه ارتباطات میان‌فرهنگی از منظر قرآن در نسبت با فضای مجازی» بررسی شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزارس رسا، سومین نشست از سلسله پیش نشست های همایش دین، فرهنگ و رسانه های نوین ظهر یکشنبه سوم دی ماه با موضوع «فلسفه ارتباطات میان‌فرهنگی از منظر قرآن در نسبت با فضای مجازی»، در سالن جلسات دانشکده دین و رسانه با ارائه حجج اسلام والمسلمین سیدحمید میرخندان و اصغر اسلامی تنها به همراه دبیری سیدعلی محمد رضوی برگزار شد.

رضوی در ابتدا با قرائت آیه «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ»، ارتباطات میان فرهنگی را حوزه ای مهم دانست که در آموزه های دینی نیز مورد تأکید و اشاره قرار گرفته است.

وی افزود: تأکید بر ارتباط با یکدیگر و زبان و فرهنگی های یکدیگر مورد توجه است. شناخت خلقت و توجه به جعل قبیله ای توسط قرآن کریم جای بحث فراوانی را رقم زده است.

مسلمانان در ارتباطات خود با فرهنگ های دیگر «داعی الی الله» هستند

از نگاه آمریکایی ها به «ارتباطات میان فرهنگی» تا الگوی اسلامی آن///م

در ابتدای این نشست حجت الاسلام والمسلمین میرخندان استاد دانشکده دین و رسانه اظهار داشت: ارتباطات میان فرهنگی به معنای ارتباط یک فرد واجد فرهنگ با یک فرد دارای فرهنگِ دیگر، مطرح می شود که در سطح یک ملت به معنای ارتباط یک ملت با ملت دیگر نیز مطرح است. سؤال پیش می آید در ارتباطات میان فرهنگی فهم و انتقال معنا که قائمه ارتباطات است، تا چه اندازه قابل تحقق است؟

وی در ادامه با اشاره به دو واژه معنا و مفهوم در زبان عربی اظهار داشت: واژه «معنا» اشاره به قصد مفهومی یا معنایی فرستنده دارد که در مقابل آن، واژه «مفهوم» اشاره به ادراک و دریافت گیرنده و آنچه که مخاطب می فهمد دارد؛ انطباق معنا با مفهوم در مباحث میان فرهنگی یک مسأله است که اگر یک «مفهوم» با «معنا» منطبق شود یعنی ارتباط رخ داده است و با توجه به اینکه فرهنگ ها مختلف هستند، تحقق این ارتباط مسأله است. به عنوان سؤال مطرح می شود که برای تحقق این انطباق چه امکاناتی داریم؟

استاد حوزه و دانشگاه با طرح کلیدواژه «دعوت» اظهار داشت: دعوت شامل، دعوت زبانی و غیر کلامی و صور دیگر می شود و هدف از آن نیز باید بلاغ باشد زیرا در بلاغ انطباق معنا و مفهوم اتفاق می افتد؛ در ارتباطات انسان مؤمن دعوت وجود دارد و در تعبیری همه ما داعی هستیم. طبق روایات این دعوت لزوما زبانی نیست بلکه شامل سایر رفتارهای ما نیز می شود؛ انسان مؤمن همیشه در نظر دارد که جنبه داعی بودن در ارتباطات و تعاملاتش جاری است و این دعوت به حق خواسته دین ما است.

در ارتباطات میان فرهنگی وجه و معنای مشترک بسیار مهم است

از نگاه آمریکایی ها به «ارتباطات میان فرهنگی» تا الگوی اسلامی آن///م

وی در ادامه با ذکر داستانی از سیره ائمه و دعوت آن ها به سوی دین با استفاده از رفتار و عمل، اظهار داشت: همیشه باید «داعی الی الله» باشیم که هدف از این دعوت نیز باید بلاغ باشد و در جنبه رفتاری باید به گونه ای باشد که بلاغ حاصل شده و محتوا نیز برسد. فرهنگ کسی که مسلمان است با فرهنگ غیر مسلمان چگونه می تواند ارتباط بگیرد و مشترک شود؟

حجت الاسلام والمسلمین میرخندان با اشاره با ارتباطی که از فرهنگ های مختلف اخذ می شود، با قرائت آیه « وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا » بیان داشت: تعارف به قبائل و گروه های مردمی به معنای شناخت آن ها، وجه مشترک و مبنایی را احتیاج دارد اما باید به این نکته توجه داشت که کلمه عرف در عربی در مقابل انکار قرار دارد. معروف چیزی است که نزد عقل و شرع مستحسن و مورد قبول بوده و نیکو شمرده می شود.

این استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به انطباق مبنا و مفهوم با قرائت آیه « يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ » تصریح کرد: هر چیزی که معنایی را منتقل کند کلمه نام دارد و «کلمه سواء» به معنای مورد قبول طرفین اطلاق می شود. وقتی در ادامه آیه بیان می شود: « أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ » باید معنای مشترکی وجود داشته باشد تا بگوییم این مبنای مشترک اینگونه فهم می شود. از این رو وجود اشتراک معنایی گام اول است و در ادامه باید مورد پذیرش نیز قرار بگیرد.

اگر تفاوت های فرهنگی لحاظ نشود دیگر ستیزی ایجاد می شود

از نگاه آمریکایی ها به «ارتباطات میان فرهنگی» تا الگوی اسلامی آن///م

در ادامه این نشست حجت الاسلام اصغر اسلامی تنها، عضو هیأت علمی دانشگاه باقر العلوم اظهار داشت: باید در مرحله اول پرسید در چه زمانی با چالش ارتباطات میان فرهنگی روبرو می شویم؟ این نوع ارتباطات در جایی انجام می شود که طرفین ارتباط با هم تفاوت فرهنگی دارند و این تفاوت فرهنگی بین خود و دیگری امکان و فرصت را دارد که موجب بحران آفرینی یا رشد و تعامل بشود.

وی ادامه داد: اگر تفاوت فرهنگی که بین خود و دیگری وجود دارد به درستی صورت بندی نشود و الگویی برای تعامل مطلوب بین خود و دیگری با لحاظ تفاوت فرهنگی ترسیم نشود این بازنمایی ممکن است به قطبی شدگی ارتباط منتهی شود که در آن طرفین ارتباط به جای گرایش به یکدیگر و دیگرشناسی به دیگرستیزی روی بیاورند و تفاوت ها به صورت تعارض ها دیده شود.

این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: در دنیای امروز در قالب مسائل تکفیر، تفرقه و استکبار صورت های گوناگونی از چالش های ارتباطات را مشاهده می کنیم که منشأ آن ارتباط میان فرهنگی است؛ بعد از جنگ جهانی دوم اکثر نظریه های ارتباطات میان فرهنگی توسط آمریکایی ها در شیکاگو ارائه شده است و علت این امر نیز به نظم پساجنگ و رهبری آمریکا بر جهان برمی گردد زیرا ایالات متحده آمریکا نیاز دید که در اقصی نقاط جهان حضور داشته باشد و با ملت ها ارتباط بگیرد از این رو یک رشته مستقل برای این امر شکل گرفت. با روحیه پراگماتیسم آمریکا مسأله اصلی عمل است و به جای تلاش های سخت مطالعاتی در ابتدای این امر، دانشمندان اروپایی را به خدمت می گیرند.

وی با بیان اینکه آمریکا در پاسخ به چگونگی ارتباط سرباز آمریکایی در ژاپن به مطالعات ارتباطات میان فرهنگی پرداخت، تصریح کرد: یکی از اساتید مطرح رشته ارتباطات میان فرهنگی به نام «گادی گانتس» یک ژنرال نیروی دریایی آمریکا است؛ اروپایی ها در حوزه مطالعات ارتباطات میان فرهنگی سابقه ای طولانی داشتند که بخشی از آن به علت مطالعات شرق شناسی در دوران استعمار است چراکه نیاز به شناخت دیگر ملل و فرهنگ ها داشتند.

محور دانش ارتباطات در آمریکا بر اساس نظریه داروین است

از نگاه آمریکایی ها به «ارتباطات میان فرهنگی» تا الگوی اسلامی آن

حجت الاسلام اسلامی تنها با اشاره به معرفی رویکرد های غربی و صورت بندی الگوی قرآنی ارتباطات میان فرهنگی که توسط خود وی ارائه شده است، بیان داشت: رویکرد ارتباطات میان فرهنگی در آمریکا با نگاه پراگماتیسم شکل دهی شده است که 4 فیلسوف چارلز سندرز پیرس، ویلیام جیمز، جان دیویی و البرت میل در صورت بندی مکتب شیکاگو نقش داشته که در کنار آن دو داروین و فروید در شکل دهی ارتباطات آمریکا تأثیر فراوانی داشتند؛ راجرز در کتاب تاریخ تحلیل علم ارتباطات از داروین، مارکس و فروید را به عنوان پدران اروپایی ارتباطات آمریکایی معرفی می کند؛ ارتباطات در دستگاه داروینی بر اصل تنازع برای بقاء است زیرا داروین تلاش دارد که انسان را به دایره حیوانات برگرداند در حالی که در فلسفه و گفته های ادیان انسان وجود مستقلی داشته و اشرف مخلوقات است.

وی با بیان اینکه منشأ ارتباطات در نگاه آمریکایی ها به رویکرد داروین برگشته و تفاوت جوهری میان انسان و حیوان قائل نیست، بیان داشت: فهم ما از ارتباطات ما مبتنی بر الگوی آمریکایی ها است از این رو دیدگاه های آمریکایی بیان می شود؛ در الگوی کنش متقابل نمادین مکتب شیکاگو دو عنصر «I» و «ME» توسط مطرح می کنند؛ «I» به معنای من غریزی است و «Me» بعد اجتماعی انسان است و این امر متأثر از فروید بوده است. «Me» انتظارات و هنجارهایی است که انسان در مسیر رشد خود طی کرده و در جواب پرسش «تو کی هستی» این جنبه را پاسخ می دهد.

در آیات قرآن عمیق ترین شناخت ها از فرهنگ مقابل مطرح است

از نگاه آمریکایی ها به «ارتباطات میان فرهنگی» تا الگوی اسلامی آن

عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم ادامه داد: از آنجا که در نگاه داروینی جنگ بر سر بقاء است، در نگاه آمریکایی ها به ارتباطات من و دیگری باید بر سر بقاء سازگار بشوند چون طرفین با هم تفاوت داشته و توازن وجود ندارد از این رو هر کدام که پایین تر است باید برای بقاء با فرد قدرتمندتر سازگار شود. نجات آهو از حمله یوزپلنگ در خسته کردن آن است از این رو به صورت زیگزاگی فرار می کند که اگر بتواند خوب عمل کند بقاء خود را تضمین می کند و این مثال به انسان در نگاه داروین نیز تعمیم می شود. برای بودن در عرصه بقاء باید «من غریزی» و من اجتماعی را توسعه داد. با گسترش تکنولوژی من غریزی انسان توسعه پیدا می کند و بیل مکانیکی امتداد دست انسان است؛ سازمان ملل برای انسان آمریکایی گسترش «من اجتماعی» است تا در عرصه گسترده تری از تنازع بقاء بماند.

وی با تأکید بر شناخت نظام مفهومی و فهم ما از فرهنگ، ارتباطات و... بیان داشت: تلقی دیگری از واژه معنا و مفهوم دارم زیرا واژه مفهوم در حوزه علوم انسانی اخیرا ابداع شده است؛ واژه معنا در تراث ما به کار برده می شود اما در این تراث مفهوم دیده نمی شود زیرا «کانسپت» ابداع جدیدی است.

حجت الاسلام اسلامی تنها، با معرفی مختصری از الگوهای فرانسوی و روسی ارتباطات میان فرهنگی، تصریح کرد: بعد از روایت الگوهای غربی در کتاب خود صورت بندی نظریه «تعارف» را بر اساس آیه 13 سوره حجرات ارائه کرده ام؛ این آیه در بین متفکرین شیعه مورد کم توجهی قرار گرفته اما متفکرین اهل تسنن به این آیه توجه فراوانی داشتند؛ تعارف از ماده عرف به معنای بوی خوش است و این شناخت دیدن و شنیدن نیست بلکه عمیق ترین بعد شناخت است؛  امر مشترک بین انسان ها «فطرت»، «کلمه سوا» و «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» است که در ساختار وجودی انسان ها قرار داده شده است.

در ارتباطات میان فرهنگی باید به حق دعوت کنیم

از نگاه آمریکایی ها به «ارتباطات میان فرهنگی» تا الگوی اسلامی آن

در ادامه این نشست حجت الاسلام میرخندان با قرائت آیه « وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا » اظهار داشت: تکثر فرهنگی امری جعلی است و همانطور که خلقت انسان فعل خداوند است، تکثر فرهنگ ها امری است که خداوند آن را قرار داده است؛ طبق این آیه یک‌دستی فرهنگی را هیچگاه نخواهیم داشت؛ همه مؤلفه های فرهنگی در یک سطح قرار نداشته و سطوح عمیقی نیز وجود دارد و اگر یکی از این سطوح را جهان بینی بدانیم، در این تکثر، جبرساخت فرهنگی بسیار مهم است و عناصر و نمادهایی مانند زبان فرعی هستند.

وی با طرح پرسش اینکه طبق این آیه قرآن چگونه باید با فرهنگ ها تعامل کنیم، اظهار داشت: خلقت انسان از پدر و مادر بین همه انسان ها مشترک است که همه فرهنگ ها باید این را به عنوان وجه مشترک در نظر بگیرند؛ باید توجه داشته باشیم وقتی مفاهیم را از نظام های معرفتی دیگر می گیریم باید آن را به خوبی ریشه یابی کنیم؛ در نگاه دینی مفهوم «حق» را داریم از این رو در ارتباطات میان فرهنگی باید به حق دعوت کنیم. حق گویی در همه انسان ها نهادینه شده و اگر بتوانیم در حوزه معرفی، گرایش و احساس حق گویی را ویژگی انسان بدانیم می توانیم گونه های مختلف ارتباطات میان فرهنگی را شناسایی کنیم. برای مثال فرهنگ ایرانی اسلامی با فرهنگی لبنانی اسلامی را می توان معرفی کرد.

حجت الاسلام میرخندان با بیان اینکه هر مفهومی نظام فکری خود را دارد، بیان داشت: در فضای مجازی با مفهوم مکان به معنای فیزیکی مواجه نیستیم و مواجهه ما با مفهوم «فضا» است که این فضا نقطه مشترک را تعیین می کند؛ تعبیر قرآنی «ذکر» را باید اشاره کنم که مفهومی غنی دارد و به معنای شروع معرفت در انسان است که با تفکر در ادراکات حضوری شکل می گیرد و تلاش می شود که حضوریات در این روند، حصولی شود. در ارتباطات با فرهنگ دیگر که انسان می خواهد حق را به عنوان عنصر مشترک بگیرد بنابراین باید به داشته های انسان توجه و به آن تذکر داده شود.

وی با بیان اینکه در فضای مجازی مرکززدایی صورت می گیرد و قدرت رسانه ای طی آن توزیع می شود، اضافه کرد: در قضیه غزه انسان های حق جو که درک باطل بودن «کودک کشی» را داشتند علیه اقدامات اعلام موضع کردند. در غرب دیدگاه هایی حمایتی از اسرائیل به شدت تبلیغ می شود اما امروز کسی که موبایل در اختیار دارد می تواند مثل شبکه های خبری مطلب تولید کند و موج مخالفت ایجاد کند. از طریق رسانه های مجازی امکان انتخاب آزادانه فراهم است. از شروع عملیات طوفان الاقصی تاکنون پیوست رسانه ای نیز برای آن وجود داشته است و تأثیرات مخالفت های جهانی با حملات اسرائیل که ناشی از حق جویی و حق طلبی بود برگرفته از امکانی است که فضای مجازی در اختیار مردم قرار داد.

تعریف مشهور «ارتباط» در این از برلو و جان لاک گرفته شده است که آن ها داروینی فکر می کنند

حجت الاسلام اسلامی تنها در ادامه این نشست با اشاره به نگاه داروینی اظهار داشت: مسیر تحول انسان ارتباطی طبق روایت داروین به جامعه اطلاعاتی، جامعه مجازی و جامعه الحاقی رسیده است. این نوع فهم از ارتباطات گسترش درک آمریکایی از ارتباطات است و گویا گسترش فناوری های ارتباطاتی با همین رویکرد، به امکان های وجودی انسان اضافه کرده و با «انسان پلاس» روبرو هستیم. چون چهارچوب مفهومی ما چنین است، صورت بندی های تجویزی ما نیز متناسب با آن خواهد بود.

وی در رد انسان پلاس تعبیر «انسان منها» را به کار برد و ادامه داد: هر چه جلوتر می رویم تکنولوژی سایبر پیشرفته تر شده و سرقت اختیار می کند و ما نیز در حال استقبال از این فناوری ها هستیم. همه چیز در حال تبدیل شدن به الگوریتم ها و ماشین ها است که سؤال پیش می آید آیا باید خوشحال باشیم یا نگران؟ گوگل بخشی از امپراطوری رسانه ای آمریکا است و همه داده ها مربوط به میل و خواسته انسان از طریق دیتا در اختیارش قرار دارد. اگر دو فرد یک چیز را جستجو کنند دو نتیجه متفاوت را ارائه می دهد زیرا ذوق و سلیقه انسان ها را می داند؛ در درون این سنت ها با «انسان منها» روبرو هستیم و در نگاه آمریکایی، زیستن در جهان چند فرهنگی را تجربه نمی کنیم بلکه به سمت حذف فرهنگ ها در حرکت هستیم.

با فناوری هوش مصنوعی میتوان فرهنگ ها را بلاموضوع کرد

استاد دانشگاه باقرالعلوم با بیان اینکه استعمار تمام نشده بلکه نرم است و فرانو، تصریح کرد: با توجه به رویکرد آمریکایی به ارتباطات، دغدغه صورت بندی جدید این است که چگونه می توان با فناوری «من غریزی» را چگونه گسترش دهد که بقاء را بیشتر تضمین کرده و آن را قوی تر کند. من در حال تقریر الگوی آمریکایی هستم و آن را توصیه نمی کنم و باید نظریه خود را در نقطه مقابل آن ارائه کنیم. تعریف رایج در ایران که توسط دکتر محسنیان راد اشاره شده ، عینا از تعریف برلو و جان لاک گرفته شده است. موضع بحث جان لاک کلمه است و طبق دستگاه فلسفی خود کلمه را ذاتا ناقص می داند زیرا هیچ وقت دسترسی به ذهن دیگری نداریم.

وی در ادامه در ارائه الگوی ارتباطی بر اساس حکمت اسلامی اظهار داشت: در جلد هفتم اسفار «کلمه» توسط مرحوم ملاصدرا در سه سطح معرفی می شود؛ طبق نگاه داروینی همه چیز در حال تبدیل شدن به کدهای دیجیتال است حتی خود انسان. اصطلاح «سایبر» در نگاه افلاطونی بوده و معنای سکاندار را می رساند و ناظر به حکمرانی است که گویا فرهنگ برداشته می شود و هر چه پیش تر برویم ارتباطات بین فرهنگی بلاموضوع می شود؛ وقتی تکنولوژی های امروزی می تواند همزمان ترجمه کند یعنی زبان را به معنای یک فرهنگ، از میان برداشته است و دیگر ساحت های فرهنگی را نیز بلاموضوع می کند.

حجت الاسلام والمسلمین اسلامی تنها تصریح کرد: ظاهر تکنولوژی دموکراتیک و به دموکراسی جهانی منجر نخواهد شد بلکه یک امپراطوری جهانی رقم خواهد زد.

در پایان جلسه پرسش های حاضران توسط اساتید پاسخ داده شد.

ارسال نظرات