۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۹
کد خبر: ۴۲۵۵۵۴

حضور در کنار رزمنده‌ها روحیه بخش بود

در خاطرات حجت الاسلام عطایی می‌خوانیم: حضور در کنار رزمنده‌ها روحیه بخش بود و همراه آن‌ها روز و شب برایمان فرقی نداشت؛ صفا و محبت در رفتارشان موج میزد و بهترین روزهای عمرم را در آن لحظات گذراندم.
حجت الاسلام میرسواد عطایی حجت الاسلام میرسواد عطایی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام میرسواد عطایی فرزند میرصالح سال 1347 در روستای مسجدلو شهرستان گرمی به دنیا آمد.

 

سال1362دروس حوزوی را از حوزه علمیه اردبیل شروع کرده و تا سال 1370 به درسش در اردبیل ادامه داده و یک سال هم در قم طلبگی کرده است.

 

 وی که اواخر پاییز 1363 اولین بار به جبهه رفته، شش ماه در جبهه حضور داشته است، عطایی در حال حاضر در شهر اردبیل مشغول اشاعه شعائر دینی می‌باشد.

 

نماز شب

اواخر پاییز 1363 همراه «سخاوت صفری» و «عبدالصمد وثوقی» که هر دو طلبه بودند از حوزه علمیه اردبیل رفتیم تبریز. در اعزام نیرو بعضی ها را فرستادند کردستان و تعدادی از ما اردبیل یها را هم بردند جنوب.

 

آموزش زیادی ندیده بودم و نمی دانستم با این مقدارِ کم آموزش در جبهه چه خواهم کرد.

 

رسیدیم دزفول و مقر لشکر عاشورا. حضور در کنار رزمنده‌ها روحیه بخش بود و همراه آن‌ها روز و شب برایمان فرقی نداشت؛ صفا و محبت در رفتارشان موج میزد و بهترین روزهای عمرم را در آن لحظات گذراندم.

 

یادم است یکی از رزمنده های تبریزی همیشه نزدیک در چادر می خوابید، برایم سؤال بود و ازش که پرسیدم: چرا اینجا؟ گفت: راحتم، دیگر موقع بیرون رفتن، بچه‌ها اذیت نمی شوند.

 

بعدها کاشف به عمل آمد شب ها می‌رفته بیرون چادر برای خواندن نماز شب، درست هم می‌گفته نمی‌خواسته کسی را اذیت کند و بند های هم از آن کارش باخبر شود.

 

جا مانده

دو هفته در سد دز بودیم، رزمنده‌ها آموزش می دیدند و ما نیروی فرهنگی تبلیغی بودیم، حدود دهم اسفند زمزمه عملیاتی به گوش مان خورد و هر چی اصرار کردم من هم بمانم ولی به خاطر این‌که آموزش ندیده بودم از ستاد

روحانیت اجازه ندادند، سه ماه حضورم به اتمام رسیده بود و به ناچار برگشتم اردبیل، وقتی به اردبیل رسیدم شنیدم عملیات انجام گرفته، همان یکی دو روز گفتند اسمش عملیات بدر بود./978/ت303/س

ارسال نظرات