۱۴ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۶:۲۷
کد خبر: ۱۵۸۹۶۶
سلسله گفت‌وگوهای مسأله جمعیت:

اسلام طرفدار تناسب جمعیت است

خبرگزاری رسا ـ رییس مرکز مطالعات اجتماعی گفت: به نظر می رسد از میان دیدگاه‌های چهارگانه نظریه‌های جمعیتی، اسلام طرفدار تناسب جمعیت بوده که هم متوجه کاهش و هم افزایش آن است.
حجت الاسلام پورياني رئيس مرکز مطالعات اجتماعي
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، گفت‌وگوی اول از سلسله گفتگوهای بررسی مسأله جمعیت با حجت‌الاسلام پوریانی، رییس مرکز مطالعات اجتماعی با عنوان «نگاهی به وضعیت جمعیت» در کشور منتشر شد. اینک گفت‌وگوی دوم را با عنوان «نظریه‌های جمعیتی» آماده کرده‌ایم که از منظر فرهیختگان محترم می‌گذرد.
لطفا بفرمایید در رابطه با جمعیت و افزایش یا کاهش آن چند نظریه وجود دارد؟
در خصوص بحث جمعیت چهار نظریه مطرح است: یکی نظریه طرفداران افزایش جمعیت است. دوم طرفداران نظریه کاهش جمیت. سوم طرفداران نظریه حد تناسب جمعیت و چهارم طرفداران جمعیت ثابت.
دیدگاه طرفداران نظریه افزایش جمعیت چیست؟
براساس دیدگاه این افراد کره زمین به طور نامحدود یا لااقل دارای امکانات و منابع لازم جهت حیات و رفاه انسانی است. لذا نباید از این جهت بیم و ترس به خودمان راه بدهیم. و نباید از ازدیاد نفوس آدم ها بیم داشته باشیم. بلکه برعکس بایستی با توجه به مزایا و محاسنی که این امر می تواند به دنبال داشته باشد از آن استقبال کنیم. زیرا افزایش جمعیت می تواند در افزایش قدرت جامعه تأثیرگذار باشد.
نگرش ادیان و مذاهب در رابطه با طرفداران این نظریه چیست؟
به طور کلی می توان گفت اکثر ادیان و مذاهب و شاهان و سلاطین در این دسته قرار دارند، دین یهود پیروان خود را به افزایش جمعیت و پراکنده شدن در سراسر جهان تشویق می کند . دین مسیح به طور کلی ازدواج و افزایش جمعیت را سفارش می کند. کلیسای کاتولیک با هر عاملی که منجر به محدود شدن خانواده برای بچه دار شدن باشد مخالف است. آیین پروتستان برنامه پیشگیری از بارداری را به صورت برنامه عمومی که منجر به تهدید نسل شود مجاز نمی داند.
در آیین‌های معروفی مثل هندوئیسم، بودائیسم و دین زردتشت نیز زیادی اولاد برکت و نشانه توجه خداوند شمرده شده است. دین اسلام نیز با افزایش جمعیت موافق است. به ویژه با فرزندکشی و سقط جنین به جهت ترس از فقر و تنگدستی مبارزه کرده و آن را گناه بزرگی می داند.
علاوه بر نظریات منتج از ادیان مدافعان مکتب سوداگری در اروپای قرن سوم نیز معتقدند که افزایش جمعیت سرچشمه ای از نیروهای سیاسی، اقتصادی و نظامی است. آنها معتقدند که تعداد و تراکم زیاد جمعیت، انسان را به کار بیشتر و ایجاد رقابت و در نتیجه افزایش تولید وا می دارد که نتیجه آن تولید ثروت است.
آیا این نظریه در حال حاضر به عنوان برنامه عملی پیگیری می شود؟
بله، در حال حاضر کشورهایی که در مرحله چهار و پنج گزار جمعیتی هستند سیاست هایی برای افزایش موالید و رشد جمعیت اتخاذ کرده اند. مهمترین این برنامه ها تلاش بری تغییر نگرش مردم به فرزند­آوری و همچنین دادن مزایا به والدین در قبال داشتن فرزند است.
طرفداران دیدگاه کاهش جمعیت چه دلایلی برای اثبات نظر خود ارائه کرده اند؟
این دسته از متفکران مسائل جمعیتی اعتقاد دارند که افزایش جمعیت به تدریج به فقر و تنزل سطح زندگی خانواده و جامعه می انجامد. بنابراین باید با به کار بستن راه کارهای مختلف از این افزایش جلوگیری کرد. یکسری از جمعیت شناسان، دیدگاه های جامعه شناختی مرتبط با کاهش جمعیت را به توماس مالتوس کشیش انگلیسی نسبت می دهند که معروفترین نظریه پرداز مخالف افزایش جمعیت است. وی کتابی را با عنوان رساله ای در اصل جمعیت در بیان عدم تعادل بین جمعیت و مسائل معیشتی به چاپ رساند.
دلایل مالتوس برای نظریه کاهش جمعیت چیست؟
ایشان در کتاب خود نگاه بد بینانه ای برای آینده ترسیم می کند و راه چاره را در کاهش رشد جمعیت می بیند. مالتوس یکی از علل مهم تیره بختی و عدم پیشرفت بشر را تمایل و گرایش بیش از حد وی به تولید مثل بدون توجه به مقدار غذایی که در دسترس آن‌ها است می‌داند.
او معتقد است که اگر موانعی در راه ازدیاد نفوس وجود نداشته باشد، افزایش جمعیت تابع تصاعد هندسی (...2،4،8،16) و افزایش مواد غذایی و دیگر ارزاق مورد نیاز تابع تصاعد حسابی (...2،4،6،8) است. و در نتیجه پس از مدت زمان معینی فاصله زیادی بین این دو، و به ضرر مواد غذایی به وجود آمده و بشریت دچار قحطی و فقر می گردد. این رویکرد بعد از انقلاب خصوصا بعد از جنگ در ایران اجرا شد.
به نظریه جمعیت ثابت اشاره کردید استدلال طرفداران این نظریه چیست؟
طرفداران این نظریه نه با افزایش و نه با کاهش جمعیت موافق نیستند، بلکه اعتقاد دارند وقتی جمعیت به حد کافی رسید، نباید افزایش یا کاهش داشته باشیم. بنا به این نظر دگرگونی­های مداوم جمعیت تعادل نظام اجتماعی را به هم می زند. البته برای برنامه ریزان بسیار دشوار است که جمعیت را در یک نرخ ثابت نگه دارند. مثلا در ایران بگوییم جمعیت روی 75 میلیون نفر باقی بماند و به تعداد مرده ها تولد و افزایش نسل داشته باشیم، بنابراین این نظر طرفداران زیادی در دنیا ندارد.
لطفا در مورد نظریه حد تناسب جمعیت توضیح دهید؟
این نظریه که اساس تفکرات برنامه های امروزی جمعیت را تشکیل می دهد، در حقیقت بر این اصل استوار است که رابطه جمعیت و امکانات زیستی یک مفهوم ثابت و ایستا نیست، بلکه بسته به امکانات بالقوه و بالفعل جامعه تغییر و تحول می یابد. در این دیدگاه جمعیت متناسب جمعیتی است که وصول اهداف خاص سیاسی اقتصادی و اجتماعی مورد نظر را به بهترین وجه امکان پذیر می سازد.
این نظر در طول دوره قرون وسطی و حتی پس از رونسانس کمتر مورد توجه بوده و از قرن 18 در آثار فلاسفه و اقتصاددانان مورد توجه قرار گرفت و افرادی مانند ژان ژاک روسو در بیان جامعه ایده ال به این مفهوم توجه کردند. در این دیدگاه میزان جمعیت باید به گونه ای تنظیم شود که برای همه زندگی خوش و آزادانه در حد متوسط فرهم باشد. از جمله فرصت شغلی، تغذیه مناسب، بهداشت، رفاه اقتصادی و اجتماعی.
نظر اسلام در این زمینه چیست؟
به نظر می رسد از میان دیدگاه‌های چهارگانه، اسلام طرفدار تناسب جمعیت است که هم متوجه کاهش و هم افزایش آن است. یعنی در یک شرایط اقتضا می کند کاهش جمعیت داشته باشیم و در یک شرایط اقتضا می کند افزایش داشته باشیم. کما اینکه رهبر معظم انقلاب در وضع موجود شرایط را در این می‌بینند که جمعیت افزایش داشته باشد. از این رو اسلام هم بعد کیفی و هم بعد کمی را در نظر می‌گیرد.
هدف طرفداران این نوع جمعیت نیز سلامتی جامعه و خانواده است و به مسائل انسانی توجه بیشتری می شود. از این رو با برنامه ریزی های کلان و خرد می توانیم به این وضعیت و شرایط دسترسی پیدا کنیم./9191/د101/ی
ارسال نظرات